تنهاترین تنها

ساخت وبلاگ
امان از ایناردیبهشت که تمام قندهای نخوردهرا در دل من آب می کند...که انگار اصلا عاشقم...که انگار تو اینجایی و من بی خیال تمام این خستگی های روزگارم...که انگار تو خبر از شکوفه ها آورده ای...که انگار تو در گوشم صبح یک روز اردیبهشتی گفته ای:بیدار شو جانم اردیبهشت است... + نوشته شده در دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 7 AM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 5 تاريخ : دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 ساعت: 21:30

آخرین روزهای اسفند است...

از سر شاخ این برهنه چنار

مرغکی

با ترنمی بیدار

می‌زند نغمه؛

نیست معلومم...

آخرین شِکوه از زمستان است،

یا

نخستین ترانه‌های بهار...

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 7 AM توسط حسن  | 

تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 6 تاريخ : يکشنبه 19 فروردين 1403 ساعت: 20:49

پیام نوروز این استدوست داشته باشید و زندگی کنید ، زمان همیشه از آن شما نیست . . .اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی استاما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آوردپس نوروزتان مبارک که سالتان را سرشار از عشق کند . . .سلام به قاصدکهای خبر رسان که محکوم به خبرندو سلام به شقایقهایی که محکوم به عشقندو سلام به شکوفه هایی که با شکفتن خود خبر از بهار میدهندعید نوروز مبارک + نوشته شده در چهارشنبه یکم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 8 PM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 19 فروردين 1403 ساعت: 20:49

اگر کسی را داری که در این درهم ریختگیِ عاطفه‌ها به شیوه‌ای احمقانه دوستت دارد، احساس‌ش را جدی بگیر...وقتی بی‌حساب و کتاب چشم‌هایش فقط تو را می‌بینند و قلبش تو را می‌جوید،وفاداریش را قدر بدان...در روزگار عقل‌های محاسبه‌گر، کم‌ اند اینگونه دیوانه‌ها...اگر کسی را داری که به دور از بازی‌های مکارانه‌ی رابطه برایت عشق و نور می‌آورد، همان است که سال‌ها بعد در روزهای دلگیری و دلتنگی‌ات به او محتاج خواهی شد...او همان است که به تو آرامشی از جنس اصالت بشر خواهد داد...اگر چنین کسی را داری، در روز عشق دستش را بگیر و پله‌های پشت‌بام را با او بالا برو و فریاد بزن:دوستت دارم...طوری که صورت عبوس شهر از هجوم احساسات مردمش سرزنده شود...طوری که قلب شهر پر از آغوش و بوسه شود...طوری که حال شهر برانگیخته شود... + نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 10 AM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 16:31

زمستان است و چشم ڪوچہ از انتظارت ، سپید پرنده‌ے مهــاجرم بڪَو با ڪدام برف می‌نشینی بر شاخسـار تنهایی‌ام؟

دلواپـس ســرما نباش اینجا از هیــزمِ دل آتشی برایت روشـن ڪرده‌ام

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۴۰۲ ساعت 9 PM توسط حسن  | 

تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1402 ساعت: 13:44

چقدر این شب یلدا را دوست دارمبهانه ی دلپذیری که بانیِ دیدارهاست ، که با لبخندی ، نفس نفس زنان ، از فاصله های دور می رسد ، دست های تنها مانده میانِ مشغله های روزگار را می گیرد و به واسطه ی احساسی عمیق و چند هزارساله ، آدم ها را دور هم جمع می کند .یلدایی که ته تغاریِ پاییز است و نو رسیده ی خوش یُمن و دلبرانه ی زمستان ،یلدایی که عاشق است ...که سرآغازِ جاودانه ترین لبخند هاست ،سرآغازِ گرم بودن و گرما بخشیدن در دلِ سردترین شب ها و بی فروغ ترین روزها ...این یلداهای با هم بودن فرصت خوبی ستفرصتی برای شستنِ غبارِ تنهایی از آینه ی دل ،فرصتی برایِ دوست داشتن و دوست داشته شدن ،به بلندایِ یک دقیقه ،به وسعتِ یک عمر ... + نوشته شده در پنجشنبه سی ام آذر ۱۴۰۲ ساعت 7 PM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 34 تاريخ : جمعه 8 دی 1402 ساعت: 15:26

.
پاییز منم
وقتی خاطرات تو
برگ به برگ
رنگ به رنگ در من رهاست...

پاییز منم
وقتی خیابان ها را
بی تو قدم می زنم
و بارانی نمیبارد تا گریه هایم را پنهان کنم.

+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۲ ساعت 1 PM توسط حسن  | 

تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 33 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 21:26

آبان هم رسید ...با کوله باری پر از باد و باران و برگ هایِ نارنجی .با حال و هوایِ دلبرانه ای ، که آدم را ناخودآگاه ، شیفته و عاشق می کند .با لطافتِ کم نظیری ، که خیابان ها را آماده می کند برایِ قدم زدن .درختان ، مهیایِ یک تغییر شده اند ، و تغییر ، بارزترین نشانه ی تکامل است .آسمان ، خودش را آماده کرده تا تمامِ دردهایِ ته نشین شده اش را ببارد ، و زمین ، برایِ بی قراری هایش ، آغوش وا کرده .کاش ، همراهِ برگ هایِ خشکِ پاییز ، تمامِ کینه و دشمنی و غم ها بریزد ،کاش دوباره مثلِ گذشته ، غمخوار و چاره سازِ هم باشیم .هوا ، هوایِ رفاقت است و همدلی ،فصل ، فصلِ دوست داشتن ،و ماه ، ماهِ بخشش ،ماهِ خوب بودن ..."مهر" نیست ،مهربانی که هست... + نوشته شده در یکشنبه سی ام مهر ۱۴۰۲ ساعت 4 PM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 47 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 19:46

پاییز با کلاه نارنجی ، دستانی در جیبجذاب و آرام راه می افتد در خیابانی کههنوز با تو قدم نزده ام...پر از عاشقانه هایی ست که هنوز ورق نخورده اند...چقدر پاییز حال مرا می‌فهمد...با صدای خش خش برگها دعوت می شوم به غزل های ناب،به روزهای قدیمی...خاطره هایی که هر روز مرور می کنند مراپاییز که بیایدپنجره ها را بر می دارم ، تا تنهایی ام همراه باران دور شودراه های نیامده را با دوست داشتن جبران کنم.با پیراهن خیس در چهار راه پر هیاهو، پشت چراغ قرمز ردیف شوم زخم ها را پنهان کنم...همه ی بغض های جهان را در گلویم جمع کنمدوست داشتنت را فریاد بزنمبرای بچه ها قصه ی انار سرخ بگویم...پاییز که بیاید...درس عشق خواندنی تر،خورشید تماشایی ترروزهای بهتر و شاداب تررنگ های تازه تر و جذابو صداهای دیگری خواهند آمد...پاییز جان...چقدر حرف دارم که به تو معتادند... + نوشته شده در شنبه یکم مهر ۱۴۰۲ ساعت 6 AM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 12:50


فصلی بینِ تابستان و پاییز وجود دارد
به اسمِ "فصلِ آرزوهایِ نرسیده"
هرچقدر در تابستان دست هایت را برای رسیدنشان بلند میکنی و درنهایتِ تلاشهایِ بی شمارَت؛ بهشان نمیرسی.
در پاییز تاوانِ خاطره هایش را با درد پس میدهی...

+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 8 AM توسط حسن  | 

تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 63 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1402 ساعت: 21:12