و انتهای همه ی آیینه ها
تو ایستاده ای
با همان آغوش همیشگی
با همان نگاهِ آشنا
دلم شور میزند
چشمم شور تر می گرید
شعرم احساس, تنهایی, می کند هر دَم
دلم آغشته به اشک است
در این دنیای بیکران تنهایی,
و تو آن دورتر ها ایستاده ای ...
تنهاترین تنها ...
برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 167